.1 خدایا به هر که دوست میداری بیاموز که عشق ورزیدن بهتر از زندگی کردن است و به هر که دوستتر میداری بچشان که دوست داشتن بهتر از عشق ورزیدن است(از نظره دکتر شریعتی عشق تب تندی هست که خیلی زود خاموش میشه و به خاطر همینهکه دوست داشتن برتر است)
2. من هرگز نمی نالم، قرنها نالیدن بس است. من میخواهم فریاد بزنم، اگر نتوانستم سکوت میکنم، خاموش بودن بهتر از نالیدن است، نالیدن فرزندان ماکیوالیسم را مغرور میکند.......
3. خدایا زیستنی به من بیاموز که از بیثمری لحظهی مرگ حسرت نخورم. خدایا: تو چگونه زیستن را به من بیاموز، چگونه مردن را خود خواهم آموخت!!
4. زندگی یعنی آزادی، ایمان، فرهنگ، نان و دوست داشتن.
5. تو قلب بیگانه را میشناسی چون در سرزمین بیگانهی مصر بودی... (البته دقیقاً خوده جمله یادم نمیاد ولی چنین مزمونی داشت)
6. عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است. اگر دوری به طول انجامد ضعیف میشود و اگر تماس تداوم یابد به ابتذال کشیده میشود، و تنها با بیم، امید، تزلزل، اضطراب و دیدار و پرهیز زنده و نیرومند میماند.امّا دوست داشتن با این حالات نا آشناست. دنیایش دنیای دیگریست..........!
7. خدایا همواره تو را سپاس میگزارم که هرچه در راه تو و پیمان تو پیشتر میروم، بیشتر رنگ میبرم، آنها که باید مرا بنوازند میزنند، آنها که باید همگامم شوند ساده راهم میشوند، آنها که باید امیدوارم کنند و تبرئهام کنند، سرزنشم میکنند نومیدم میکنند......تا چشم انتظارم تنها به روی تو باز ماند، تنها از تو یاری طلبم، در حسابی که با تو دارم شریکی نباشد
تاتکلیفم با تو رشن شود.تا تکلیفم با خودم معلوم گردد!!
8. خداوندا من در کلبه حقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرشه کبریایی خود نداری! من خدای چون تو دارم و تو چون خودی نداری!
9. خدایا در برابر هر انچه که انسان ماندن را به تباهی بکشد، با "نداشتن" و "نخواستن" رویینتن کن!
10.اگر تنهاترین تنهاها باشم، بازهم خدا هست... او جانشین تمام نداشتههاست!
11. پروردگار مهربان من! از دوزخ این بهشت رهاییم بخش... کسی را برایم بیافرین تا در او بیارامم... دردم درد بیکسی بود...
12. روشنفکر یک متفکره،متعهد است در برابر مکتباش و مردمش...عالم تشیع نائب امام است.علم تو مسئولیت امامت را به عهده دارد و امامت مسئولیت نبوت را.
13. من معتقدم هرچه دربارهی انسان گفتند فلسفه و شر است و انچه حقیقت دارد جز این نیست که انسان تنها آزادی است و شرافت و اگاهی... اینها چیزی نیست که بتوان فدا کرد حتی در راه خدا...
14.کودکی؛ عصر طلایی یک عمر
15. عشق یعنی شناخت، عشق به بوی دیدارهای گه گاه زنده است، با دوری و نزدیکی در نوسان است، امّا دوست داشتن از این دنیاها بیگانه است، سرد نمیشود چون داغ نیست، دوست داشتن زیباست...
16. دوست داشتن از عشق برتر است، عشق مملوک معشوق است و دوست داشتن تشنگی محه شدن در دوست!!!
17. دستم را میبرم، چشمم را کور میکنم،.........امّا قلمم رو به گناه نمیدم.(یه همچین چیزی!)