دارن حس میکنن دستام به دستای تو دل بستن
دارن پی میبرن لبهام به لبهای تو وابستن
داره خو میکنه قلبم به صد درد ُگرفتاری
داره نزدیک من میشه غمی رُ که تو دوست داری
داریم از پا میفتیم ما منُ عشقُ نفسهامون
داریم میباریم از امروز منُ ابراوُ چشمامون
نترس این حرفه ترسه که داره می رنجونه مارُ
میخواد از ما بدزده باز امید وصل فردارُ